آیت الله جوادی املی می فرمایند:هیچ موجودی از هیچ موجود دیگری راضی نمیشود، مگر به وساطت مقام امام هشتم ؛ هیچ انسانی به هیچ توفیقی دست نمی یابد و خوشحال نمیشود، مگر به وساطت مقام رضوان رضا؛ و هیچ نفس مطمئنه ای به مقام راضی و مَرضی بار نمییابد، مگر به وساطت مقام امام رضا!
او نه چون به مقام رضا رسیده است، به این لقب ملقّب شده است!بلکه چون دیگران را به این مقام میرساند، ملقّب به رضا شد. اهداف جزئی هم مشمول این اصل کلّی است.
اگر کسی در کارهای جزئی موفق شد و راضی شد؛ چه بداند، چه نداند به برکت امام رضا است. اگر فرزندی کوشید، رضای پدر و مادر را فراهم کرد؛ چه بداند و چه نداند، به وساطت مقام امام رضا است.
«مورسایلین پیرزادا» دختر ۲۳ ساله کشمیری که آرزویش ستاره شدن در سینمای بالیوود بود ولی مرگ «یاش چوپرا» کارگردان مشهور بالیوود به قدری او را متحول میکند که او با وجود اینکه یک مسلمانزاده غیرمعتقد است، پس از مطالعه و تحقیق بسیار به اسلام روی آورده و محجبه میشود. اکنون او یک دختر مسلمان محجبه و معتقد است.
امام در سالهاي آخر عمر خود شديداً لاغر وضعيف شده بود و به تعبيريکي از افرادي که امام را درآن روزگار ديده بود ازاوچيزي نمانده بود جز سرش، کنايه ازاينکه بدن کاملاً فرسوده ونحيف شده بود. سراسرزندگيش به دشواري وسختي ورنج آفريني گذشته بود. ودرسالهاي آخر عمربر ميزان محدوديت واحضار وتهديد او اضافه مي شد که اين خود بر خستگي ورنجش مي افزود.
روزي منصور به وزير دربارش « ربيع » گفت همين اکنون جعفربن محمد (امام صادق( عليه السلام)) رادراينجا حاضر کن .
ربيع فرمان منصور را اجرا کرد حضرت صادق( عليه السلام) را احضار نمود، منصور باکمال خشم و تندي به آنحضرت رو کرد وگفت:
« خدامرا بکشد اگر تو رانکشم آيا درمورد سلطنت من اشکال تراشي مي کني ؟»
امروز عرفانهای بدلی و نوظهور برخاسته از فرهنگهای بیمار و وارداتی آفتی شده است که روح و جان جوانان پاک کشور ما را تهدید میکند و پدیدهای است که میرود فراگیر شود، در این میان عدم ارائه مطلوب عرفان حقیقی شریعت اسلامی به جوانان که سرشار از سرچشمه ناب وحی و الهام معصومان است، راه را برای گرایش آنان به عرفانهای کاذب هموار ساخته است.
بر آن شدیم به دستورالعملهای عارفانه اساتید اخلاق از لابلای نامههای عارفانه آنها بپردازیم که در ادامه به نامهای از علامه حسنزاده آملی اشاره میشود:
شکر خدای را که بر سر این بنده خطا کارش منت نهاد تا بتواند انجمنی را برای اشاعه اصول مهدویت،آخرالزمان شناسی،ادیان و ... آماده کند.
انجمن مهدویت وابسته به وبلاگ مهدی موعود(عج) راه اندازی شد.از تمامی دوستان خواهش میکنم که به این انجمن بروند و در این انجمن عضو شوند.
این انجمن نو پا هم مانند سایر انجمن های مشابه فضای کاری را برای کاربر ایجاد کرده است تا کابران خود بتوانند مطالبشان را به عنوان ی نویسنده در انجمن به اشتراک بگذارند.
همان طور که می دانید این انجمن نوپا می باشد و نیاز به کمک و یاری خدا و امام زمان(عج)، تلاش فراوان و یاری شما دوستان عزیز دارد.پس ما را در این راه مقدس یاری کنید.
یاد خدا عامل گناه زدایی از ذهن، ضمیر و عمل انسان خواهد شد و جدیت و موفقیت در این امر پیروزی بزرگی برای انسان است. یاد خدا در واقع دفع دشمن شیطان و نفس از همان خاکریز اول است .
برای مشاهده کامل مقاله به ادامه مطلب مراجعه فرمائید
من هیچ حرفی برای گفتن ندارم.فقط از شما درخواست میکنم این کلیپ را ببینید.
بیاید یکم یه کار هایی که انجام میدهیم فکر کنیم.
لطفا با خودتان صادق باشید و جواب این سوال را به خودتان بدهید.چند درصد از کارهایی که می کنیم در راستای فراهم کردن ظهور امام عصر(عج) هست؟100%؟ 90%؟ و یا...؟
آیت الله سید محمد شیرازی برادر کوچک تری داشت به نام آیت الله سید صادق شیرازی که در این عرصه از برادر بزرگ تر جلو زد و حتی بلند تر از او ساز مخالفت با نظام و انقلاب ایران را کوک کرد و علنا شروع به بدگویی در مورد نظام اسلامی در داخل و خارج کشور نمود.
استاد فاطمی نیا : در قرآن میفرماید:”شهر رمضان الذی انزل فیه القران هدى للناس وبینات من الهدى والفرقان” . بعضی از روایات ناظر است بر اینکه رمضان اصلا از نام های خداست و حتی حدیث داریم که میفرماید:لا تقولو جاء رمضان و ذهب رمضان نگویید رمضان آمد و رمضان رفت قولوا جاء شهر رمضان بگویید ماه رمضان آمد. حالا این حدیثی است که میشود مورد تحقیق قرار بگیرد و ممکن است که رمضان به اعتباری از نام های خدا باشد، این حرف مستبعدی نیست.
دهم ماه مبارک رمضان سال دهم بعثت، اُمُّ المؤمنين خديجه، بانوي مؤمنه و فداکار، پس از شصت و پنج سال عمر پر برکت رحلت کرد، و رسول خدا، او را به دست خويش، در حجون مکّه مکرّمه دفن کردند، و حزن و اندوه آن حضرت در مصيبت او به حدّي زياد شد که آن سال را «عامُ الْحُزْن» نام نهادند. شخصيت حضرت خديجه عليها السلام، داراي ابعاد مختلف و والايي است که پرداختن به هر يک از آن ابعاد مي تواند الگو و سرمشق بانوان مسلمان باشد و بانوي برتر را در ميان دارندگان صفات او جستجو کنند. آنچه در ذيل مي آيد نوشتاري از حضرت آيت الله صافي است که به مناسبت وفات آن بانوي بزرگ اسلام نگاشته شده است:
چمنزار زیبایی بود، انواع علفهای خوشمزه در میان چمنها وجود داشت. سه گاو سفید، حنایی و سیاه با تفاوتهای رنگی که داشتند؛ اما باهم یک دل و یک رنگ زندگی میکردند و مراقب يکديگر بودند. گرگ از اتحاد و همدلی آنها نگران بود و جرئت حمله کردن و خوردن آنها را نداشت.
بلاخره گرگ فهمید راه خوردن آنها این است که بین آنها تفرقه ایجاد کند؛ لذا روزی از روزها، گاو سفید برای خوردن علف تازه، از جمع دوستان خود دور شد. گرگ رو به گاو سیاه و حنایی کرد و گفت: این گاو سفید رنگ است، اگر گذر یکی از مردم ده به این جا بیفتد، رنگ سفید او همه را متوجه خود خواهد کرد و خانه امن ما به دست دشمن خواهد افتاد و یکی از ما زنده نخواهیم ماند. بهتر است من این گاو سفید را بکشم و هر سه ما با خیالی آسوده در اینجا زندگی کنیم.
گاوها فریب سخنان به ظاهر زیبای گرگ را خوردن و راضی شدند گرگ او را بخورد، و وقتی گاو سفید بازگشت، گرگ جستی زد و در یک لحظه، او را از پای درآورد.
چند روزی گذشت. گرگ منتظر فرصتی دوباره بود. تا اینکه گاو حنایی را تنها دید. به سراغ او رفت و گفت: من و تو همرنگیم، باهم برادریم؛ اما این گاو سیاه در میان ما غریبه است. اگر تو اجازه دهی، او را میکشم و هر دو باهم تا آخر عمر، به خوبی و آرامش زندگی خواهیم کرد.
گاو حنایی، فریب حرفهای گرگ را خورد و پذیرفت تا گاو سیاه هم کشته شود. وقتی گاو سیاه بازگشت، گرگ، به سوی او حمله کرد و گاو بیچاره را از پای در آورد.
چند روزی گذشت. گرگ گرسنه شد و با خیال آسوده به سراغ گاو حنایی رفت. گاو مشغول علف خوردن بود، گرگ دور گاو چرخی زد و گفت:خوب حالا نوبت تو است که کشته شوی! گاو حنایی با حسرت به آسمان نگاه کرد و گفت: همان روزی کشته شدم که تو آن گاو سفید را کشتی!
داداش جونم اوضاع حرف نداره
داداش اوضاع یک یکه
مدیر عامل باشگاه به بازیکناشون هواپیما میخواد بده
داداش اوضاع از این بهتر نمیشه
پسرای سرزمینت ابروهاشونو برمیدارن مثل دخترا
دختره با نامزدش تا دم دانشگاه میره داخل دانشگاه با n نفر
دیگه هم هست.
اوضاع خیلی خوبه:
پسره ۲۷ سالش بود ۶ سال بود نامزد بود یکی رو میخواست
بهش کار ندادن بابای دختره داد به یه نفر دیگه پسر دایم خودشو کشت
پدر بزرگش سالی ۲بار مکه میره ولی یه بار نیومد دست نوه اش رو بگیره.
جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی مؤدبانه گفت :
ببخشید آقا! من می تونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟
مرد که اصلاً توقع چنین حرفی را نداشت و حسابی جا خورده بود، مثل آتشفشان از جا در رفت و میان بازار و جمعیت، یقه جوان را گرفت و عصبانی، طوری که رگ گردنش بیرون زده بود، او را به دیوار کوفت و فریاد زد : ”مردیکه عوضی! مگه خودت ناموس نداری؟ … می خوری تو و هفت جد و آبادت … خجالت نمی کشی؟ …”
جوان امّا، خیلی آرام، بدون اینکه از رفتار و فحش های مرد عصبی شود و عکس العملی نشان دهد، همانطور مؤدبانه و متین ادامه داد :
“خیلی عذر می خوام! فکر نمی کردم این همه عصبی و غیرتی بشین، دیدم همه بازار دارن بدون اجازه نگاه میکنن و لذت می برن، من گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم که نامردی نکرده باشم … حالا هم یقمو ول کنین، از خیرش گذشتم!”
مرد خشکش زد … همانطور که یقه جوان را گرفته بود، آب دهانش را قورت داد و زیر چشمی زنش را برانداز کرد …
بانوی باحجابی داشت در یکی از سوپرمارکتهای زنجیره ای در فرانسه خرید میکرد؛ خریدش که تمام شد برای پرداخت رفت پشت صندوق. صندوقدار زنی بی حجاب و اصالتا عرب بود. صندوقدار نگاهی از روی تمسخر به او انداخت و همینطور که داشت بارکد اجناس را میگرفت اجناس او را با حالتی متکبرانه به گوشه میز می انداخت. اما خانم باحجاب که روبنده بر چهره داشت، خونسرد بود و چیزی نمیگفت و این باعث میشد که صندوقدار بیشتر عصبانی شود!
بالاخره صندوقدار طاقت نیاورد و گفت : « ما اینجا توی فرانسه خودمون هزار تا مشکل و بحران داریم و این نقابی که تو روی صورتت داری یکی از همین مشکلاته که عاملش تو و امثال تو هستید! ما اینجا اومدیم برای زندگی و کار، نه برای به نمایش گذاشتن دین و تاریخ! اگه میخوای دینت رو نمایش بدی یا روبنده به صورت بزنی برو به کشور خودت و هر جور میخوای زندگی کن! »
خانم محجبه اجناسی رو که خریده بود توی نایلون گذاشت، نگاهی به صندوقدار کرد… روبنده را از چهره برداشت و در پاسخ خانم صندوقدار که از دیدن چهرهٔ اروپایی و چشمان رنگین او جا خورده بود گفت: « من جد اندر جد فرانسوی هستم… این دین من است و اینجا وطنم… شما دینتان را فروختید و ما خریدیم. »
با توجه به اهميتي که اين مسئله دارد و دخالت آن در سرنوشت جوانان لازم است که همه جوانان نکاتي را که در ذيل اين مقاله به آن اشاره مي کنيم را بدقت بکار ببندند . مبتلايان نيز بايد بدانند براي ترک اين عادت هيچ وقت دير نيست قبل از هر چيز تصميم و پس به کار بستن .
اکنون که يک سري از مطالب روشن شد چندي نکته در مقدمه ترک اين عمل است که خلاصه وار به آن مي پردازيم:
الف)اولين مطلب مهمي که بايد به آن توجه شود اين است که اين عمل با تمام آثار بدي که دارد قابل درمان است و به گواه پزشکان عمل کردن به اين دستورات به طور حتم پاسخ مي دهد . قابل توجه اين است که بيشتر آثار شومي که بواسطه آن بوجود آمده است در مدت نسبتا کوتاهي پس از قطع آن بر طرف مي شود زيرا که نشاط و نيروي جواني مي تواند بيشتر ضايعات گذشته را جبران کند . يک مسئله ديگري که بايد به آن دقت شود اين است که هيچ وقت ياس و نااميدي را به خود نبايد راه داد بنابر اين نخستين و لازم ترين موضوعي که بايد به آن توجه داشتهمان امکان سريع ترک اين عادت و نجات از عواقب آن است .
ب) همه پزشکان معتقدند براي ترک هر نوع عادت قبل از هر چيز اراده و تصميم لازم است و اين موضوع را اصلا نبايد دست کم گرفت . البته ممکن است که خيلي از جوانان اين گونه برداشت کنند که ما قادر به تصميم نيستيم و اداره از ما سلب شده است و بارها شکستيم و لي مسئله اينجاست که شما همين مقدار اراده داريد که درجائي که شرايط آن نيست اين کار را انجام دهيد و همين مقدار کفايت مي کند . و اگر بارها تصميم گرفتيد و شکستيد بايد توجه داشت که شکست مقدمه پيروزي است . چنان چه علي (ع) مي فرمايد : افراد با ايمان همچون کوه سرسخت و با استقامتند .
خوب همانطور که گقتيم خطر و زيان استمنا ( masturbation)که گاهي يک افسانه تارخي اونانيسم نيز ناميده مي شود اگر چه غير قابل انکار است زيرا به زودي شکل اعتياد به خود مي گيردکه گاه در يک روز چندين بار دامن مبتلايان خود را مي گيرد و حتي طبق اعتراف بعضي ها کارشان به جائي رسيده است که تنها با تصور و فکر کردن بدون هيچ گونه عمل ديگري مني از آنها دفع مي شود . خوب زياد سر شما را درد نمي آورم و مي روم سراغ اصل مطلب:
اين راهها در ابتدا و اولين نظر ساده است ولي عمل به آن فوق العاده موثر است :
1))اجتناب از هر گونه تحرک جنسي ::: اگر کسي انتظار داشته باشد که هر شب در برابر برنامه سکسي و فيلمهاي مستهجن باشد و قمست مهمي از وقت گرانبهاي خود را به مطالعه رمانهاي عشقي و عکسهاي شهوت انگيز باشد و در کوچه و خيابان به اندام دختران و زنان نگاه کند و با اين حال بخواهد که هيچ گونه آلودگي پيدا نکند سخت در اشتباه است . اين گونه تحريکات مصنوعي که هيچ گونه ضرورتي ندارد مسير فکري هر جواني را از مسائل اصولي تغيير مي دهد و به سوي مسائل جنسي حاد مي کشاند . اين تحريکات دائمي بهترين فصول زندگي يعني دوران جواني را بر باد مي دهد و اعصاب جوانان را در هم مي کوبد . پس لازم است که همه مبتلايان بشدت از اين امور بپرهيزند و از ديدن اين فيلمها و مطالعه رمانها و عکسها و چشم چراني هاي بي مورد و عمدي اجتناب کنند و اعصاب نيرومند خود را باعصاب دائمي تضعيف نکنند . و براي اين کار لازم است خود را به کارهاي ديگري مثل ورزش ، مطالعه ، و... سرگرم کنند .
2)) پرهيز از تنهائي ::: اين گونه افراد بايد بدون هيچ قيد و شرطي از تنهائي بپرهيزند و بشدت از آن دوري کنند و هرگز تنها نباشند ، در خانه تنها نمانند ، شب در اتاق تنها نخوابند ، تنها براي مطالعه و يا کار ديگري به نقاط خلوت نروند و به محض اين که در محيطي احساس تنهائي کردند از اين محيط بيرون روند . و اگر نخستين تحريکي متوجه انان شد بلافاصله خود را سرگرم کار ديگري کنند . و اين يکي از مهمترين و موثر ترين راه مبارزه اين عمل استمنا است و بايد از تنهائي بپرهيزند.
3)) پرهيز کامل از معاشرت با مفاسد ::: از معاشرت با افراد منحرف و مبتلا به اين عادتدر همه اوقات مخصوصا دوران مبارزه بايد به طور مطلق دوري جست. نقش معاشران بد و فاسد در ابتلاي به اين انحراف و ادامه آن بسيار عجيب است آنها براي اين که کمتر احساس بدبختي و گناه کنند سعي مي کنندکه افراد ديگري را نيز مبتلا سازند و به سرنوشت خود مبتلا کنند . اين يکي از راههاي مهم ترک اين عادت است .
4)) ورزش::: معروف است که ورزشکاران نسبت به مسائل جنسي کم علاقه هستند چون ورزش مقدار فراواني از انرژي هاي فکري و بدني خود را به ورزش اختصاص مي دهند به همين دليل براي جلو گيري از تحرکات جنسي برنامه ورزشي بسيار مهم است . افراد معتاد به اين عمل معمولا آدمهاي منزوي و کم تحرک و گوشه گيري هستند که همين عوامل تحرک جنسي را در آنها تشديد مي کنند که راه مبارزه با آن ورزش است .
5))تلقين و اراده و تقويت آن :::براي اين که اين عادت ترک شود نخست بايد اراده را تقويت نمود و به گفته پزشکان بايد تلقين را بصورت چندين روز پشت سر هم انجام دهند . همه روزه در محل آرامي که چيزي فکر آنها را به خود مشغول نسازد فکر خود را متمرکز ساخته و به خود تلقين کنند و از مطالعه کتابهاي رواني براي تحکيم و رشد شخصيت غفلت نورزند .
6)) عادتي بايد جانشين شود ::: اين مورد را خودتان بهتر از بنده مي دانيد که براي ترک هر عادتي بايد عادت ديگري جايگزين ان شود و به عبارت ديگر انرژي خاصي که تحت تاثير انگيزه عادت در آنها ايجاد مي شودبايد به سمت ديگري کشيده شود تا شاهد هيچ گونه واکنش نامطلوبي نباشد.
7)) رژيم غذائي مناسب ::: ترک اين عمل و داشتن رژيم مناسب غذائي کامل و سالم موجب تقويت عمومي مي گردد و نيز در مبارزه با اين عادت که عامل ضعف اعصاب است سرچشمه مي گيرد تاثير قابل توجهي دارد . استحمام با آب سرد اگر هوا اجازه مي دهد خيلي مفيد است .
8)) مورد آخر هم ازدواج است براي آنهائي که توانائي و در موقعيت سني و شغلي مناسبي هستند بسيار مفيد است .
اين مختصري از شيوه هاي ترک استمنا است و عمل به آن حتي در فقط در طول يک ماه 100 درصد پاسخ مي دهد .
مدتی است نوشته ای تحت عنوان فواید خود ارضایی در برخی سایتها و وبلاگهای فارسی زبان و به عنوان جدیدترین مطلب روز دنیا!!!!!!!پخش شده است.. اگر چه خطرات و مضرات این عمل را اکثر جوانان خصوصا آنهایی که با این مشکل دست به گریبانند بهتر می دانند و هرگز فریب چنین شایعات را نمی خورند. اما با توجه به کذب و غیر علمی بودن آن واز سوی دیگر با توجه به خطرات احتمالی آن و اهمیت این مسئله بر آن شدم که علیرغم مشغله های علمی خود نقدی بر آن بنویسم
ابتداویژگی های کلی و خنده آور !!!آن و سپس نقد تک تک جملات آن را میآورم. البته آنچه در بخش ضرر و زیانهای خودارضایی آورده ام جواب این نوشته غیر علمی و دروغین هم روشن می شود. چون در این نوشته کذب دقیقا مضررات این عمل زندگی سوز را وارونه کرده وبه عنوان فواید آورده اند. متن نوشته مورد نقد با رنگی جدا مشخص شده است.
ویژگیهای کلی
متن این نوشته تقریبا در هر پایگاه و وبگاهی که آمده بدلیل کپی از یکدیگر مشابه هم است!!!
این نوشته در هیچ کتاب ، منبع و یا سایت معتبری نیامده و بلکه در جاهای زیر دیده می شود:
این نوشته معمولا یا در وبلاگهای نامربوط علمی و توسط افراد ناآگاه و یا در تالارهای گفتگوی اینترنتی که هیچ کس مسئول هیچ نوشته ای نیست و یا در فروشگاههای اینترنتی با هدف جذب بازدید کننده آمده است . حتی در برخی ازآنها فقط از این کلید واژه(فواید خود ارضایی) برای جذب بازدیدکننده استفاده می کنند بدون اینکه حتی مطلبی بنویسند.
و در برخی جاها هم ضمن یک مصاحبه ساختگی با دکتری نامعلوم آمده است!!!! و بالاخره برخی دانشجویان دوره کارشناسی روانشناسی یا امور بهداشتی و حتی مامایی که عموما از زنان و دختران هستند و شیفته داشتن وبلاگی پزشکی و پز دادن هستند. اقدام به کپی و پست آن در وبلاگ خود در جواب پرسش برخی افراد نا آگاه هستند!!!!!!
نقد : ابتدامقدمه یکی از آنها( که برای شروع به خنده و یا تاسف! خوب است):